۱۱:۵۲ ۱۳۹۸/۳/۶
شب های قدر/

دعا؛ نیاز یا رابطه عاشقانه؟

دعا؛ نیاز یا رابطه عاشقانه؟

کاسپین24/دعا بالاترین رابطه عاشقانه دوطرفه است، دعا فقط درخواست نیست، فقط اظهار عجز و ناتوانی هم نیست، دعا یک پیوند عارفانه عاشقانه است که بیانگر رشد معنوی و بالندگی روحی است به‌گونه‌ای که انسان خود را به خدا وصل می‌کند.

به گزارش کاسپین24، دعا بالاترین رابطه عاشقانه دوطرفه است، دعا فقط درخواست نیست، فقط اظهار عجز و ناتوانی هم نیست، دعا یک پیوند عارفانه عاشقانه است، بالاترین مرتبه نیازخواهی و ابراز عشق بی‌منتها به معبود، دعا بیانگر رشد معنوی و بالندگی روحی است به‌گونه‌ای که انسان خود را به خدا وصل می‌کند، به او می‌رساند و صمیمانه با او گفت‌وگو می‌کند و محرمانه‌ترین حرف‌هایش را به او می‌گوید، از او، او را طلب می‌کند او را معشوق خود خطاب کند.

این رابطه دوسویه عاشق و معشوق،لذت‌بخش‌ترین حالت ممکن بین محب و محبوب است که می‌‌توان تصور کرد «اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى اِلى قُرْبِکَ‎...» از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت و دوستى هر عملى که مرا به قرب تو واصل گرداند‎.

دعا فقط لفظ نیست، دیالوک و گفت‌وگوی ساده نیست، دعا در درون خود مراتب و مراحلی دارد، در دعا شناخت موج می‌زند، دعا پل تعالی است؛ درد دل نیست حرف دل است.

اصل دعا شناخت و معرفت است، راه و مسیر نشان می‌دهد و بعد، بر زبان جاری می‌شود، این شیوه و رسم دعای ائمه اطهار (ع) است، گرچه آنچه از آن بزرگواران در قالب دعا آمده است با آنچه ما از دعا انتظار داریم متفاوت است، آنان دعا را برای روزهای سخت و گرفتاری خویش نخواسته و نخوانده‌اند، آنان خدا را در همه حال دیده، خواسته و خوانده‌اند و ما فقط در گرفتاری‌ها به دعا پناه می‌بریم.

دعای ائمه (ع) سرشار از معرفت، محبت و عشق است،کمال‌بخش است، پر پرواز می‌دهد،« إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ» خدایا! مرا شیفته یاد خودساز و همتم را در نشاط دست‌یابی به نام‌هایت و قرارگاه عظمت؛ دعا اظهار بزرگی است هنگامی که سبب اتصال انسان به خدا می‌شود، اعلان سرافرازی و عزت است موقعی که سبب اتصال به بیکران می‌شود،این روح دعاست که سبب خودیافتگی است؛ «"الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا،و کفی بی‌فخرأ ان تکون لی ربأ،انت کما احب فاجعلنی کما تحب»ای خدا مرا این عزت بس که بنده تو باشم و این فخرم بس که پروردگارم تو باشی،تو آن چنانی که من دوست دارم پس مرا آن سان که می‌خواهی بگردان.

دعا با همه وجوه و نظایرش این است که خدا بنده را به حضور می‌پذیرد و به او توجه می‌کند «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ» و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات می‌کنم،گرچه دعای ما به اندازه درک و فهم ماست به مقدار شناخت ما از خدای متعال بستگی دارد؟ در حالی که دعای ائمه(ع) لبریز از شور، شوق و اشتیاق وصل است که از معرفت و شناخت‌شان سرچشمه می‌گیرد و لذا صمیمی‌ترین و زیباترین حالت و موقعیت، زمان و زبان برای گفت‌وگو با خدا را انتخاب می‌کنند.

در دعا هم خودشناسی هست هم خداشناسی؛ در نگاه و رابطه ائمه (ع) بعد از اظهار به عظمت و بزرگی ذات الهی، اقرار و اعتراف به عجزو ناتوانی انسان توجه می‌شود؛ همان‌گونه که خدا در اوج عظمت و اقتدار است انسان در حزیز ذلت و ناتوانی است «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍوَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی قَهَرْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ‏ءٍ» خدایا از تو درخواست می‌کنم به رحمت واسعه‌ات که همه چیز را دربرگرفت و قدرتی که برهمه چیز احاطه دارد...

بعد از اعلان به توانایی و عظمت الهی به گناهان‌شان اعتراف می‌کنند« اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ کریما» ببخش گناهی که آبرویم را می‌ریزد.

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ‏... علیما» ببخش گناهی که باران غم بر من ببارد... بعد از این گفت‌وگوی زیبای معرفتی و اقرار به گناهان خویش؛ دعای خویش که نیاز اوست را دوستانه طرح می‌کند و در میان می‌گذارد «اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِراً وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً...» خدایا! آمرزنده‌ای برای گناهانم و پرده‌پوشی برای زشت‌کاری‌هایم نمی‌یابم.

امام سجاد هم در ابوحمزه ثمالی چنین نگاهی را دارد تا اینکه پس از برقراری رابطه و دوستی با خدای بزرگ گناهان خویش را صمیمانه و دوستانه بیان کند و آنگاه از این خدایی که با او در نهایت صمیمیت و دوستی است طلب بخشش و رحمت کند« قَد قصدتُ إلیک بِطَلبُتی و توَجُّهتُ إلیکَ بِحاجَتی و جعلتئ بک استغاثَتی» با کوله‌باری از خواسته و حاجت به سوی تو رهسپار شده‌ام...

در هیچ مکتب و رابطه‌ای این حس و فضای دوسویه وجود ندارد که این‌گونه باب گفت‌وگو را باز کنی و آنگاه امتیاز بگیری...« إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ، وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ، فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیْر رَاحِمٍ» مولای من، هرگاه گناهانم را می‌بینم بی‌تابی می‌کنم و هرگاه کرمت را می‌بینم طمع می‌کنم و این نگاه و رابطه ایجاد نمی‌شود جز در پرتو شناخت و معرفت حقیقی آفریدگار آن هم در قالب دعا.../فارس