۱۱:۵۹ ۱۴۰۰/۷/۱۴
یادداشت

سیاست‌های مطبوعاتی در دولت جدید تعیین شود

سیاست‌های مطبوعاتی در دولت جدید تعیین شود

در ۸ سال گذشته به جای تربیت مدیر رسانه و رسانه‌نگار با اجرای سیاست نادرست"تولد رسانه بی محتوا" روبرو بودیم.

به گزارش کاسپین24 | در فرایند جهان‌محلی‌شدن، مطبوعات و رسانه‌های ملی و سراسری به میزان زیادی کارایی خود را از دست می‌دهند؛ هر روز ضعیف‌تر می‌شوند و به تدریج از مخاطبین آن ها کاسته می‌شود. این امر به مثابه فرصتی برای رسانه‌های فراملی نظیر شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی و رسانه‌های بین‌المللی در بعد جهانی و نیز مطبوعات منطقه‌ای در بعد محلی قلمداد می‌شود که می‌توانند در فضای بین‌المللی و فضای محلی به بازنمایی رویدادها، نگرش‌ها، هنجار‌ها و ایدئولوژی بپردازند.

رسانه های محلی در صورت دارا بودن شرایطی، چون آزادی در عمل، نیروی انسانی حرفه ای و متخصص، شرایط مساعد اقتصادی، امکانات و تجهیزات مطلوب و در نهایت توزیع مناسب و به‌هنگام قادر خواهند بود ضمن ایفای نقش اطلاع‌رسانی و آگاهی سازی، مناطق حوزۀ انتشار خود را بر مدار توسعۀ پایدار قرار دهند.

این در حالی است که با توجه به گسترش روزافزون فن آوری های نوین ارتباطی و همه گیر شدن امکان بهره برداری از این فنآوری‌ها، رسانه‌های محلی می توانند با تکیه بر اشتراکات محلی و ایجاد همدلی بیشتر بین مردم و نهاد‌ها و افزایش سرمایه اجتماعی، فرصتی فراهم آورند که در آن بتوانند به گونه ای مطلوب تر به بازنمایی واقعیت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مناطق خود بپردازند.

رسانه‌های محلی در کما!

پژوهش‌های علمی در حوزه رسانه‌های محلی حاکی از آن است، وضعیت رسانه‎های منطقه‌ای در بیشتر استان ها به گونۀ دیگری است و در ابعاد اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، آموزشی، جذب مخاطبین، تولید محتوا و ... چالش‌های جدی دارند که متاسفانه به این مسئله مهم از سوی متولیان فرهنگی بی توجهی شده و از طرف دیگر رسانه‌های محلی، تشکل رسانه‌ای فراگیر استانی نداشته‌اند که بتوانند با مرجعیت آن، چالش‌ها و نقاط ضعف خود را مرتفع سازند و تنها تشکل فراگیر این بخش خانه مطبوعات است که از بدو تاسیس به دلیل اهلیت نداشتن غالب مدیران آن، نبود بودجه مناسب، دخالت دولتی‌ها و عوامل متعدد دیگر هیچ زمان نتوانسته برای منافع جمعی اهالی مطبوعات قدم مثبتی بردارد.

‌رسانه و توسعه

مطبوعات منطقه‌ای، موتور محرک توسعۀ محلی به شمار می‌روند، درشرایطی که مطبوعات سراسری به مسائل و دغدغه‌های کلان ملی و بین‌المللی می‌پردازند و از کاستی‌ها، نیاز‌ها و علائق جامعه محلی به ناگزیر یا از روی تسامح غفلت میورزند، این وظیفۀ رسانه‌های منطقه‌ای و محلی است که با درک واقع بینانه از مسئولیتها، وظایف و جایگاه خود از طریق آگاهی بخشی، نقد و ارزیابی منصفانه و عالمانۀ سیاستها، برنامه‌ها و عملکردها، نیاز‌ها و ظرفیت‌های توسعۀ محلی را معرفی کنند و با منتشر نمودن دیدگاه‌ها، تحلیل‌ها و پیشنهاد‌های کارشناسان محلی به رفع فقر، محرومیت و عقب ماندگی منطقۀ خود یاری رسانند و زمینۀ پیشبرد توسعۀ پایدار محلی را در حوزه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد نمایند که این مهم جزو وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که به منظور توسعه محلی، زمینه‌های گسترش کمی و کیفی رسانه‌های منطقه‌ای را فراهم سازد.

اما در ۸ سال گذشته معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به گونه دیگری عمل کرد و به جای سیاست کیفی سازی رسانه‌ها سیاست کثرت رسانه را برگزید و مجوز بیش از ۱۲ هزار رسانه مکتوب و الکترونیکی را در سراسر کشور صادر نمود که با پژوهشی ساده میتوان به راحتی دست یافت این رسانه‌ها نه تنها کمکی به افکار عمومی نکردند، بلکه در برخی مواقع ندانسته و یا بعضا دانسته منجر به تشویش افکار عمومی نیز شده اند.

چه باید کرد؟

آموزش رسانه‌نگاری و مدیریت رسانه به ویژه در شرایط متغیر امروزی از اهمیت بسیاری برخوردار است و تخصصی¬سازی، حرفه‌ای‌گرایی و افزایش سطح کیفی نیروی انسانی دوام و بقای رسانه ها را تامین می کند که این موضوع در قلمرو ماموریت‌های مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، که متاسفانه در ۸ سال گذشته به دلیل اجرای سیاست تولد رسانه به جای تربیت مدیر رسانه و رسانه‌نگار، کثرت رسانه‌های بی محتوا را ایجاد نموده است؛ از این جهت به نظر می‌رسد با توجه به اثرگذاری انکارناپذیر رسانه در زندگی روزمره مردم می‌بایست برای ساماندهی رسانه‌ها و تولید محتوا دقیق و وثیق در فضای مجازی با سرعت بیشتری سیاست‌گذاری کرد تا میزان گرایش کاربران ایرانی به محتوا‌های خارجی که با انواع بسته‌بندی‌ها و تکنیک‌های تنظیم خبر برای ایجاد روایت غالب در اختیار مردم ایران گذاشته می‌شود کاهش یابد و با گسترش کیفی و کمی رسانه‌های منطقه‌ای به منابع داخلی در بین افکار عمومی اعتبار داد.

یادداشت از سینا قربانی - دانش آموخته مطالعات فرهنگ و رسانه